دلايل اثرگذاري ارتعاشات التراسونيک در فرآيندهاي شکل دهي
به منظور بررسی اثر اعمال ارتعاشات مافوق صوت در فرآیندهای شکلدهی لازم است در کنار مشاهدهها و پدیدههای ماکروسکوپی، به بررسی مکانیزمها و پدیدههایی که به واسطه اعمال ارتعاشات مافوقصوت در رفتار مواد بوجود میآید نیز پرداخته شود. اغلب پدیدهها و مکانیزمهای بیان شده در قالب فرضیههایی میباشند که از مشاهدات ماکروسکوپی برگرفته شدهاند. دلیل این امر، عدم امکانپذیری بررسی میکروسکوپی و میکروساختاری ماده حین تغییرشکل به کمک ارتعاشات مافوقصوت میباشد.
براساس مطالعههای آبرامو، شکلدهی مافوقصوت فلزات به تاثیرات فیزیکی ارتعاش بر حجم و سطح فلز تحت عملیات وابسته است. دامنه این اثرات گسترده است و شامل جذب انرژی، ایجاد نابجاییها و تغییرشکل پلاستیک، نفوذ، ایجاد حرارت، تبدیل فاز، خستگی و تغییر در اصطکاک سطح میباشند. در این بین برخی تاثیر ارتعاشات بر رفتار پلاستیک ماده را ناچیز انگاشته و تنها بر برهم نهی تنشهای استاتیک حاصل از شکلدهی و مافوقصوت در کاهش نیروهای استاتیک تغییر شکل تاکید دارند.
تئوری “برهم نهی تنشها” میگوید با اعمال ارتعاشات مافوقصوت حین شکلدهی، تنشهای مافوقصوت به تنشهای استاتیک اضافه میگردند و برهم نهی این دو اتفاق میافتد. این فرضیه تاکید مینماید که رفتار پلاستیک ماده به واسطه اعمال ارتعاشات مافوقصوت تغییر نمیکند، بلکه کاهش تنش سیلان ماده تنها به دلیل جمع آثار تنشهای استاتیک و مافوق صوت ایجاد میشود. برخی از محققان از قبیل کریستوفی، نویل (Nevil) و بروتزن (Brotzen)، سانسومه، پولمن و لهفلدت بر این فرضیه تاکید دارند.
در فرضیه “ایجاد و تحرک نابجاییها” میتوان بیان داشت، نابجاییهایی که حین تغییرشکل به موانع برخورد مینمایند، میتوانند توسط میدان مافوقصوت فعال گردند، که این به عنوان پدیده کاهش تنش تسلیم یا نرمشوندگی آکوستیکی شناخته میشود. قابلیت تحرک نابجاییها به طور قابل ملاحظهای تحت تاثیر میدان مافوقصوت افزایش مییابد و مقاومت کمتری از طرف موانع مشاهده میشود. تحقیقات نشان میدهد که اعمال ارتعاش مافوقصوت موجب افزایش چگالی نابجاییها و تمرکز عیبهای نقطهای میگردد. براساس این فرضیه، اعمال میدان آکوستیک مافوق صوت موجب افزایش چگالی نابجاییها از طریق کاهش تنش برشی در سیستم لغزش و نیز تسهیل در حرکت نابجاییها میگردد.
فرضیه افزایش دمای موضعی بیان میدارد با اعمال ارتعاشات مافوقصوت، انرژی آکوستیک توسط عیوب در ساختار کریستالی فلزات جذب شده و آثار حرارت ناشی از اتلاف انرژی در ماده موجب افزایش دمای موضعی در موقعیتهای میکروسکوپی مانند مرزدانهها، عیبهای کریستالی و نابجاییها میشوند. در نتیجه این مساله، تسهیل حرکت نابجاییها از موانع حین تغییر شکل و کاهش تنش سیلان ماده را در پی دارد.